پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 115130
براي اصلاح طلبان روحاني ابزار گذار و يک رئيس جمهور يک دوره اي است
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 710

 يادداشت پايگاه خبري تحليلي پيرغار؛

چپ اکنون ادعا مي‌کند انتخابات 24 خرداد را برده است. خواهيم ديد اين ادعا را تا چه حد مي‌توان جدي گرفت اما اين مساله اصلي نيست. مساله اصلي اين است که حسن روحاني به عنوان برنده انتخابات 24 خرداد، خود چه فهمي از اين مساله دارد و چپ را چگونه تحليل مي‌کند. چپ اکنون در 4 حوزه مدعي است:

1ـ چپ خود را برنده فضاي سياسي مي‌داند و نتيجه مي‌گيرد اين امر محصول تفوق گفتماني است که در حوزه اجتماعي پيدا کرده است. جريان چپ ادعا مي‌کند در حوزه سياسي برنده شده چون پيش‌تر در حوزه اجتماعي برنده شده است.

2ـ چپ مايل به بازگشت به ساختار نظام است ولي هنوز خود درک درستي از اين مساله ندارد که اين بازگشت به معناي تبديل شدن به بخشي از سختار سياسي نظام است يا اينکه بناست با استفاده از امکانات دولت دوباره بساط اپوزيسيونيسم در دولت پهن شود؟

3ـ چپ ادعا مي‌کند حسن روحاني انتخابات 24 خرداد را برده است چون خود تبديل به يک چهره اصلاح‌طلب شد و چون اصلاح‌طلبان از او حمايت کردند.

4ـ چپ ظاهرا مايل است گذشته خود را تکرار کند و معتقد، مصر و مدعي است اين تکرار به دست حسن روحاني رخ خواهد داد.

درخشان‌ترين گذشته چپ آنطور که خودشان مي‌گويند دوران دوم خرداد است بنابراين از ديد آنها ايده‌آل دولت يازدهم اين است که بدل به دوم خرداد دوم شود. چپ مي‌گويد دولت روحاني جز اين گزينه‌اي ندارد و پس‌پرده نسخه‌اي هم آماده کرده است در اين باره که چگونه مي‌توان دوم خردادي ديگر خلق کرد.

دوم: آيا جريان چپ برنده انتخابات 24 خرداد بوده است. 2 طيف از تحليل‌ها درباره نتيجه انتخابات 24 خرداد وجود دارد که هر دو عميقا گمراه‌کننده است. يک تحليل اين است که گفته شود روحاني راي آورد چون اصولگرا بود. اگرچه تبار سياسي حسن روحاني به جريان راست نزديک‌تر است تا چپ ولي تا آنجا که معيار تمييز اصولگرايي از غير اصولگرايي وقايع سال 88 است روحاني را به معناي مرسوم کلمه نمي‌توان اصولگرا دانست. در واقع به عقيده من جريان اصولگرا نيازي هم ندارد که اصرار کند روحاني اصولگراست چرا که اساسا در انتخابات 24 خرداد به روحاني نباخته است که حالا براي توليد اعتماد به نفس ضرورتي به اصولگرا جا زدن او باشد. اصولگرايان در 24 خرداد اولا به خودشان باختند و ثانيا به ميراثي که احمدي‌نژاد به جا گذاشته بود. به خودشان باختند چون نتوانستند در زمان درست تکليف خود را تشخيص بدهند و توفيق عمل به آن را پيدا کنند (و با اين حال بيش از 45 درصد راي آوردند) و به احمدي‌نژاد باختند چون عملا در تبديل شدن به منتقدان صريح کارنامه او کاهلي کردند (و در مواردي اصرار کردند که ما ادامه احمدي‌نژاد يا يک احمدي‌نژاد جديد هستيم.) بنابراين روحاني اصولگرا نيست و ما اصولگرايان انتخابات 24 خرداد را باخته‌ايم. اما آيا معناي اين سخن که روحاني اصولگرا نيست اين است که روحاني اصلاح‌طلب به مفهوم دوم خردادي کلمه يا جزو همفکران سازمان مجاهدين، حزب مشارکت و مجمع روحانيون است؟ خود او مي‌گويد چنين نيست، مردم هم‌چنين شناختي از او ندارند و اصلاح‌طلبان هم اخيرا اين نغمه را ساز کرده‌اند که روحاني از ما نيست و هرلحظه ممکن است از دست در برود. حدود 18 ميليون راي روحاني در اين کشور راي چپ نيست. چپ هرگز اين مقدار راي نداشته و امروز هم ندارد. اين راي، راي به توقف وضع موجود بود و البته اصلاح‌طلبان در اينکه جامعه متقاعد شود روحاني مهم‌ترين کسي است که جدي‌ترين مرزبندي را با وضع موجود دارد نقش ايفا کردند. چپ نمي‌تواند رأيي را که احمدي‌نژاد و برخي اصولگرايان براي روحاني جور کردند به نام خود بزند چرا که اگر اينطور بود معنا نداشت که گزينه‌اي مانند عارف را که به همه معاني ممکن اصلاح‌طلب خالص‌تري است کنار بگذارد و به گزينه‌اي متوسل شود که اکنون بايد صبح تا شب نقشه بکشند که چگونه از فاصله‌گيري روز‌افزون او با خودشان جلوگيري کند.

سوم: پروژه تبديل کردن 24 خرداد به دوم خرداد دوم ابعاد مهمي دارد که اليت امنيتي و سياسي جريان اصلاحات (و فتنه در پس و پشت آن) اکنون با جديت در حال پيگيري آن است. چند نکته مهم در اينجا هست:

1ـ براي چپ ظاهرا چندان مهم نيست که در دولت روحاني پست‌هاي حساس بگيرد، مهم‌تر براي صحنه‌گردانان امنيتي اين جريان اين است که بتواند زير عباي شيخ سامان سياسي خود را احيا کنند. منظور از احياي سازمان سياسي چپ اولا به صحنه بازگرداندن دوباره کادرهاي ارشد، ثانيا بازگشايي احزاب و ثالثا احياي زير‌ساخت‌هاي رسانه‌اي و مطبوعاتي است. چپ تصور مي‌کند اگر روحاني صرفا فضاي کافي براي انجام اين عمليات را در اختيارش قرار بدهد، به خواسته اصلي خود رسيده است. چپ تصور مي‌کند اگر بتواند سازمان کار سياسي خود را دوباره احيا کند خواهد توانست ظرف 4 سال آينده دولت را از روحاني بگيرد. براي چپ، روحاني ابزار گذار و لذا يک رئيس‌جمهور يک دوره‌اي است.

2ـ برنامه کار چپ در دولت روحاني دوم خرداديزه کردن گفتمان دولت او است. هيچ نشانه‌اي از اينکه سران اين جريان در مذاکرات خود با حسن روحاني علاقه‌اي به حل مشکلات اقتصادي کشور داشته يا پيگير برنامه‌هايي ويژه در اين حوزه باشند وجود ندارد. چپ اکنون به اين مي‌انديشد که چگونه مي‌تواند گفتمان حسن روحاني را به گفتمان خود نزديک کند. براي اين کار تمرکز چپ روي گرفتن پست‌هاي حساس غيراقتصادي در کابينه روحاني بويژه در حوزه‌هاي اطلاعات، ارشاد، علوم و کشور است. نشانه‌هايي هست که تا امروز سران چپ جز درباره اين حوزه‌ها با روحاني مذاکره نکرده‌اند. گذشته از اينکه چپ مي‌خواهد فضاي امنيتي را روي خود سبک کند، اين نوع مواجهه با دولت حسن روحاني معنايي جز اين ندارد که از ديد چپ ايده‌آل روحاني اين است که تبديل به يک خاتمي ديگر شود. براي اين منظور روحاني از جانب چپ براي تمرکز روي حوزه‌هاي اجتماعي و فرهنگي، بازگرداندن اليت چپ به وزارت اطلاعات، چيدن نيروهاي چپ در بدنه استانداري‌ها و فرمانداري‌ها و در نهايت آغاز درگيري‌هاي ساختاري و گفتماني با نظام تحت فشار قرار خواهد گرفت و هر چه در اين حوزه عميق‌تر شود از اولويت شماره يک خودرو دولتش که ايجاد ثبات و سپس بهبود اقتصادي است فاصله مي‌گيرد و به اين ترتيب پشتوانه اجتماعي خود را –که گفتيم درصد محدودي از آن متعلق به چپ است- به سرعت از دست خواهد داد. روحاني بزودي در معرض اين پرسش بزرگ قرار خواهد گرفت که ميان مطالبات ضد‌ساختاري چپ و مطالبه فزاينده اجتماعي درباره حل مشکلات اقتصادي کدام را بر ديگري ترجيح خواهد داد.

 

 

 

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html